آغاز سخن
در آن زمان كه نقاش ازلي با قلم صُنع خويش بر صفحه آفرينش به نگارگري پرداخت، از چشمه فياض عنايات خود، در وجود هر موجود وديعهاي به امانت نهاد تا آن موجود در پهنه هستي سر بلند كند و به خود ببالد. از اين رو، در تكتك گياهان نيز خاصيتي قرار داد و از انسان به عنوان اشرف مخلوقاتش خواست تا با ديده تفكر در هستي بنگرد و به شناخت تمام آنها همت گمارد و از آنها در جهت خدمت به خود استفاده كند.
گرچه انسان از ابتداي خلقتش اين مسير شناخت را به درستي پيمود و توانست از راههاي مختلف به قُلههاي علم دست پيدا كند اما اين علم راستين نتوانست در برابر هجمه تبليغاتي شركتهاي داروسازي عصر نوين و بيتوجهي شيفتگان عصر مدرنيته دوام آورد؛ تا جايي كه امروزه ردپاي اين علوم را فقط و فقط ميتوان در كتابهاي غبارنشسته و مُندرس كتابخانهها پيدا كرد.