یادداشت روز
سلام آقای دکتر
یادداشت روز شرح قصه رضا به زبان خودم(مادررضا)
رضا دو روزش بود كه به علت زردي ١٠ گذاشتنش تو دستگاه ، كه بی حال شده بود
و صدای گريه اش در نمی آمد و زردی هم بالا رفته بود . شده بود ١٤ ، که من با شما تماس گرفتم .
شما گفتين بهش شكر قرمز بدم و پاهاش رو با گل ختمی بشورم بعد هم مزاحم شما شدم
پشت گوشش رو حجامت كردين و پاهاش كه خيلي كبود بود رو هم حجامت كردين .
فردای آن روز كه برای آزمايش بردمش زرديش شد ٦ خيلی خيلی ازتون ممنونم تو اون روزهای سخت خيلی كمكم كرديد .
رضا دردهای كوليكی خيلي زيادی داشت و به خودش مي پيچيد عرق كوليت داديد
و قطره منتول كه دلش و با روغن چرب مي كردم و اونم حل شد
ولي متاسفانه رفلاكس شديدش هنوز تموم نشده و مدام بالا میاره كه الان فرموديد حريره بادام كه دارم بهش ميدم .
الان رضا من در ٤/٥ ماهگي هست واقعا ازتون ممنونم اميدوارم رفلاكسشم حل بشه
و ديگه خوب خوب باشه شبها هم بخوابه و بزار منم بخوابم چون تا ٤ صبح باهم بيداريم .
دکترمهدی فهیمی
ما را در پیج اینستا نظاره کنید…